خب امروز حداقل تا اینجا خوب شروع کردم XD
و صبونمو تو حیاط خوردم"-"... تجربه ی باحال بود البته تا اونجایی که ناگهان یه سوسک بدبخت دیدم که برعکس افتاده بود و داشت جون میداد XD
منم مونده بودم به بدبخت بخندم یا جیغ بزنم یا چی XD قیافش یه جوری بود انگار داشت جیغ میزد"-"
منم جوگیر شدم با ته قاشقم صافش کردم، دوباره برعکس شد|||: دوباره صافش کردم دوباره برعکس شد XDDD
خو لعنتی اگه خوشت میاد اونجوری بمونی چرا یه جوری دست و پا میزنی که آدم دلش به حالت بسوزه|:
اهم...
امیدوارم بقیه امروزمم خوب باشه... حداقل امروز با این که نیم ساعت بیشتر خوابیدم ولی به موقع به کارام رسیدم. بعضی وقتا فک میکنم ای کاش یه ذره سریعتر بودم اونوقت میتونستم یه دوش هم بگیرم... ولی میدونم من پام به حموم باز شه دیگه بیرون اومدن حالیم نیست XDDD
اهم... یه روز دیگه هم به امتحان ریاضی نزدیک شدیم، با منی که امروز کلاس دارم و تکالیفمو هنوز انجام ندادم و میدونم بعد از اینم قرار نیست انجام بدم|:
خب امروز روز بیست و دوم شرح حاله!
و سوالش... خب ذاتا برای آدم نق نقویی مثل من که هرررچی میشه آبغوره میگیره یه کم مزخرفه! به هرحال XD
من خیلی گریه میکنم"-"
پی نوشت: یه صدا های عجیبی از خونه میاد|:
پی نوشت: Doremifa.feat قطعا یکی از کیوت ترین آهنگای وکالویده XD...
اوکا سان نو لولو... اوتوسان نو لولو... کیمی تو بوکومو لولو... هیییی XDD...