نابی عزیزم.
ناراحتم از این که دارم این نامه رو مینویسم. چون هیچوقت نه دلم میخواست و نه در مخیلهم میگنجید که روزی به این مرحله برسم و برای چنین حرفهایی مخاطب قرارت بدم. اما اگر منو شناخته باشی، مطمئنم که میدونی نمیتونم هیچوقت به چیزی که «معنا»شو برای من از دست داده، مثل قبل نگاه کنم و اهمیت بدم.
من مثل تو نیستم، من اونقدر نایس نیستم و نمیتونم همیشه بخندم. میخوام متاسف باشم بابت اتفاقی که افتاده اما حتی نمیدونم برای کدوم قسمت باید معذرت بخوام و معذرت بشنوم و یا حتی افسوس بخورم. میدونی به قول یه نفر هیچوقت فکر نمیکردم همچین «پلات توییست»ای هیچوقت برای من و تو رخ بده. ولی رخ داده. مدت زیادیه که رخ داده. ولی خب دیگه چیکارش میتونم کنم؟ چی رو میتونم عوض کنم؟ سعی کردم همه چیز رو با چنگ و دندون نگه دارم، مدتها نشانهها رو نادیده گرفتم و حتی از به زبون آوردن چیزهایی که میدیدم و حس میکردم وحشت داشتم. چون نمیتونستم قبول کنم که تموم شده.
اما بعد هرچی میگذشت همه چیز توی ذهنم واضحتر و واضحتر میشد و تو برعکس، محوتر و محوتر میشدی. دیگه فراموش میکردم بهت فکر کنم، فراموش میکردم باهات حرف بزنم و حتی، فراموش میکردم باید بهت اهمیت بدم. شاید توی این نقطه بود که بالاخره اون «معنا»ای که برام داشتی گم شد و دیگه هیچوقت پیدا نشد. بعد از اون انگار همه چیز یه نمایش مسخره بود. تظاهر تظاهر تظاهر. در صورتی که هر جفتمون بازیگرهای افتضاحی هستیم.
و اوه عزیزم، نگاهت. اون حسی که توی چشمته وقتی نگاهم میکنی. میتونم بخونمش میتونم بشنومش و میتونم حتی مزه مزهش کنم. نگاهت باعث میشه وقتی به عقب برمیگردم حتی ناراحت باشم بابت نقطهای که توش قرار داریم. باعث میشه متوجه بشم اونقدر میشناسمت که معنی نگاه و لحن صدا و حتی ایموجیهای ته پیامهاتو بفهمم، ولی همزمان حتی اونقدری نشناختمت که بدونم «من» چه «معنا»ای برات دارم یا داشتم.
عزیزم فکر کردن بهش دیوونهم میکنه چون تو همزمان که خیلی دوستداشتنی هستی، دروغگو هم هستی. دروغگوی کوچولوی شیرین من؛ به من چقدر دروغ گفتی؟ با من چقدر صادق بودی؟ نمیتونم بهفهمم عسلم واقعاً نمیتونم تشخیص بدم چون همونطور که گفتم، نتونستم خوب و درست بشناسمت.
ولی خب دیگه دست و پا زدن فایده نداره. من هم بالاخره تصمیم گرفتم کنار بکشم همونطور که تو خیلی وقت پیش کنار کشیدی.
حالا دیگه هیچی برام معنا نداره. حتی برچسبهای پاندایی.
- Maglonya ~♡
- دوشنبه ۵ شهریور ۰۳