همین الان از شر آزمون شیتیم راحت شدم... آخیش|:
بعضی وقتام واقعا فاز پشتیبانمو درک نمیکنم، بهش میگم من امتحان دارم ترمه باید بشینم برای اون بخونم، میگه نه تو این هفته عمومی های دهم و یازدهم رو جمع بندی قسمت های مهمشو"-"
اسیر شدیم"-"
اهم...
دیروز اونقدر وا رفته بودم که اصن قیافم دیدنی بود. قرار بود کل فصل مثلثات رو تموم کنم ولی متاسفانه فقط 60 تا تست ناقابل زدم"-"... حتی دفترمم نخوندم|:
اون دفه ای که برای رفع اشکال ریاضی رفته بودم مدرسه معلمم بهم گفت: جزوه ای که برات فرستادم رو پرینت گرفتی؟
من: راستش نه، میخوام بنویسمش تو دفترم که بهتر یاد بگیرم!
معلم در حالی که از شدت سخت کوشی من داره کف و خون قاتی میکنه: خیلی زیاده ها! اون همه رو میخوای بنویسی؟
من: بعله خانوم!
معلم: خب تا الان چقدرشو نوشتی؟
من: یه مقدارش فقط مونده، اونم چیزی نیست تموم میشه...
در حالی که از سه فصل کامل و یه جزوه ی حدودا صد صفحه ای فقط سه صفحه ی اولشو نوشتم|: آره چیزی نیست|: یه کمش فقط مونده|:
*انگشت میانی جزوه به سمت وی بالا می آید*
امروز روز بیستم شرح حال نویسیه ینی فقط ده روز دیگه باقی مونده ازش^-^
و خب موضوع امروزم با این که جای زیادی برای ور زدن نداره ولی میتونه برام خیلی مفید واقع بشه D'=
پی نوشت: ورژن کره ای آهنگ For life اکسو حس زندگی خاصی بهم میده((": آه...
پی نوشت: گرممه...
پی نوشت: پس از مدت ها زندگی کردن با کپک های روی بدنم بالاخره امروز رفتم حموم XD
سوال امروز اینه:
×*برنامه ات برای فردا چیست؟ از برنامه هایت بنویس، حتی اگه فکر میکنی فردا روز خسته کننده ای خواهد بود. حتی اگه برنامه های کوچکی مانند تماس با دوستی باپخت و پز برای خانواده باشد. چه کاری است که برای مدت هاست که آن را عقب می اندازی ولی فردا به راحتی میتوانی انجامش بدهی؟
خب از اونجایی که رفته رفته دارم به امتحان ریاضیم نزدیک میشم، برای فردا برنامم ریاضی خوندنه. امروز فصل مثلثات رو تموم میکنم و یه درس از فصل هندسه تحلیلی میخونم.
اگه امروز بتونم این دوتا کارو انجام بدم، فردا جزوه ی معلممون از هندسه تحلیلی به علاوه ی تست های این فصلو از خیلی سبز کامل میزنم"-"
ینی به طور متوسط میشه 100 تا تست برای فردا و حدودا 6 - 7 ساعت درس خوندن... و بعدشم باید ورک بوک زبانمو بنویسم که آخرین باری که بهش دست زدم ترم قبل بوده|:
کلا فردا میخوام یه ساعت زودتر از امروز بیدار بشم و طبق پیشنهاد آگاتا میخوام صبونه رو تو حیاط بخورم*-* و بعدشم بیام اینجا و نظراتونو جواب بدم و شرح حال روز بیست و یکم رو بنویسم((=
و خب رز های زرد کم کم دارن خم میشن پس احتمالا بچینمشون و بذارمشون توی اتاقم((=...
و خب واقعا چیز خاصی برای فردا دیگه به ذهنم نمیرسه... فقط امیدوارم که توی اوقات فراغتم زیاده روی ننمایم و وقتمو تلف نکنم"-"
به جاش یکی دو قسمت از وبتونمو بخونم و اگه حوصلم کشید یه صفحه ژورنال درست کنم یا این که یه نقاشی بکشم. اگه تا شب ساعت ده تونستم درسمو تموم کنم با داداشم سومین فیلم دردان دریایی کارائیب رو ببینم و طبق قرار همیشگی با هاله و اسرا ساعت 11 تو واتساپ آنلاین باشم برای چک کردن چیزایی که خوندیم.
اگه وقت اضافی داشتم چن تا تمرین از ریاضی دوازدهم حل کنم چون اولای درس خیلی به یازدهم ربط داره و دوشنبه هم کلاس دارم و خلاصه باید بخونمش|:
چیزی که باید خیلی مراقبش باشم اینه که فردا بعد از ظهر به هیچ عنوان نباید بخوابم چون اگه بخوابم دیگه تا شب بیدار نمیشم و دوباره شب زنده داری میکنم|: و این بده -_-...