برخلاف خیلیای دیگه من یکی با پایان‌ -های- شور انگیز مخالف نیستم.

می‌دونم الان ممکنه یه سریا بیان با پتک و چماق بیوفتن دنبالم، شایدم اصن کاتانای خودمو دزدیدین و ازش علیه خودم استفاده کردین، ولی تقاضا دارم قبل از این که منو به آغوش شیرین مرگ بفرستین بذارین آخرین کلماتمو به زبون بیارم و اون موقع اجازه دارین قضاوتم کنین.

توی سال های اخیر اگه فقط یه چیز باشه که یاد گرفتم، اون التماس نکردن برای آدمای اطرافمه. نه لزوما دوستام یا آشناهام. بلکه آدم‌هایی که مجازی یا واقعی دور و برم مشغول دم و بازدمن. 

وقتی یه نفر از اطرافیانتون، هر نسبتی که باهاتون داشته یا فکر می‌کنین داشته یا دوست داشتین که داشته باشه تصمیم می‌‌گیره بره و دیگه هیچوقت به صورتتون نگاه نکنه با خواهش و تمنا و التماس کردن بهش نه تنها هیچ کمکی به بهتر شدن وضعیت نمی‌کنین بلکه همه‌ی مشکلات رو پیچیده‌تر می‌کنین و کش می‌دین.

دلم نمی‌خواد مثل مادربزرگ‌های رو مخ نصیحتتون کنم، فقط دارم چیزی که یاد گرفتنش برام خیلی گرون تموم شد رو خیلی خواهرانه براتون می‌گم، این که قبولش می‌کنین یا نه کاملا به خودتون بستگی داره. اگه ذره ای با شخصیت من آشنایی داشته باشین حتما می‌دونین که چقدر از تغییر کردن متنفرم.

چقدر از از دست دادن چیزی یا کسی توی زندگیم متنفرم.

چقدر با عوض شدن چیزی نمی‌تونم کنار بیام. 

ولی دارم بهتون می‌گم، وقتی هرکسی که یه زمان توی زندگیتون بوده و تصمیم گرفته که ترکتون کنه ازش نخواین که بمونه. ازش نخواین که مثل قبل باشه. وقتی یکی می‌خواد ترکتون کنه فقط براش آرزوی موفقیت و سلامتی کنین و قبل رفتن خوب بدرقش کنین که حداقل آخرین خاطره‌ای که ازتون داره یه صورت پف کرده و خیس از اشک با دماغ آویزون نباشه. به دست و پاش تپیچین تا سعی کنین منصرفش کنین.

آدمی که تصمیم گرفته دیگه نباشه، حتما پیش خودش فکر کرده زندگیش اینطوری آسایش بیشتری داره و راحت‌تره پس فکر نکنین که با به در و دیوار کوبیدن خودتون می‌تونین چیزی رو عوض کنین یا متقاعدش کنین چون حتی اگه موفق هم بشین و اون شخص به زور بمونه، بعد ها این به زور موندنش رو بیشتر از قبل هربار توی سرتون می‌کوبه که:"من می‌تونستم موفق‌ترین آدم روی زمین بشم و خوشبخت‌تر از هر بلامرده ای که تو زندگیت دیدی روزامو بگذرونم ولی تو مانعم شدی و هر روز منو بدبخت‌تر و رنجیده‌تر از دیروز کردی!" و هربار بابت تمام -یا حداقل بخشی- از مشکلات روزمره زندگیش شمارو مقصر بدونه.

یه رابطه، حالا هر نوعی، عاشقانه، دوستانه، خانوادگی، هرکوفتی! یه رابطه یه چیز دوطرفست، یعنی هردوطرف باید بخوان که پاش وایستن. وقتی یکی به هر دلیلی، منطقی یا غیرمنطقی تصمیم می‌گیره که کنار بکشه یعنی دیگه همه چی تموم شده. هیچی دیگه هیچوقت مثل اولش نمی‌شه مهم نیست چقدر گریه کنین یا غصه بخورین یا هرکار دیگه ای که فکر می‌کنین ممکنه چاره ساز باشه. نیست! چاره ساز نیست، هر راه کوفتی‌ای که به ذهنتون می‌رسه چاره ساز نیست. 

فقط با اصرار کردن و الکی گیر دادن هم باعث غمگین شدن خودتون و هم باعث عذاب وجدان طرف مقابلتون می‌شین. یه نفر نمی‌خواد توی زندگیش باشین تموم شد رفت. فقط راحت کنار بکشین و برین سراغ بقیه آدم‌هایی که براتون ارزش قائلن و دوستتون دارن. خدای نکرده اگه اونا هم یه روزی ترکتون کردن باز هم افراد دیگه‌ای هستن که جاشونو پر کنن.

هرچقدر هم که براتون دردناک و زجرآور و غم‌انگیز باشه، فقط در رو برای کسی که می‌خواد ترکتون کنه باز کنین و بذارین بره دنبال چیزی که می‌خواد. قبل از این که خاطرات شیرینی که از هم دارین جاشونو به خاطرات بد و غم انگیز بدن.

حالا یه زمان دیدین خیلی به طرفتون ارادت دارین و خودش هیچ مشکلی با دوکلمه سلام احوال پرسی نداره یه وقتایی یه خبری ازش بگیرین... همین.

هیچوقت به کسی که توی زندگیش شمارو نخواسته به اندازه‌ای ارزش و اعتبار ندین که به خاطرش غرور و عزت نفس خودتونو با خاک یکسان کنین.

 

تمام صحبتایی که کردم کاملا کلی بودن و هیچ مخاطب خاصی نداشتم، فقط چون موقعیتش پیش اومده بود خواستم که بگمشون.

برای موچیِ عزیز و دوست‌داشتنیمم آرزوی شادی و موفقیت می‌کنم(": ...

خوشحالم که تونستی بری سراغ رشته موردعلاقت و روزاتو با عشق و علاقه صرف کیک پختن کنی3>

ممنون از این که بعد این همه مدت تولدم رو تبریک گفتی، این خیلی برام ارزشمند بود و حتما یادم می‌مونه^^

امیدوارم همیشه شاد زندگی کنی3>