تعریفی که بیشتر ما از کارما داریم، اینه که اگه امروز به یکی ضربه زدی، دور دنیا میچرخه و یه روز تویی که ضربه زدی ضربه میخوری.
و منطقیه، حالا که اینقدر روی عادل بودن خدا تاکید شده، چرا یکی که یکی دیگه رو زیر پاش له کرده مجازات نشه و تاوان نده؟ البته؛ دیر و زود داره، سوخت و سوز نداره. هیچ بدتر و بهتری هم وجود نداره، اونی که زده دقیقا همونقدری عذاب میکشه که عذاب داده. حالا از چه راهی و کی و کجا رو دیگه من و شما تصمیم نمیگیریم.
بذارید با یه داستان تعریف کنم. یه روز یه حکومت شاد و خندان وجود داشت و همهی اعضای خاندان سلطنتی و دربار در صلح و آرامش زندگی میکردن. یه روز وزیر به ملکه خیانت میکنه. نتیجش میشه آشوب و از بین رفتن تمام اون حکومت شکوهمند. همه چی نابود میشه. و کی این وسط ضربه میخوره؟ اون ملکهی بخت برگشتهی خیانت دیده! در سال های آینده، وزیر تاوان گناهشو میده. از یه ور ملکه هم از جاش بلند میشه تا دوباره زندگیشو به دست بیاره. چندین سال بعد حکومت دوباره شکوهمند و با ابهت میشه و ملکه در کنار خدمهی جدیدش روز های خوشی رو میگذرونه. اما بعدش سن ملکه بالا میره و پیرتر میشه و یه مهر اشتباه پای یه قرارداد اشتباهتر کافیه تا یکی از وفادارترین ملازمانش رو برای همیشه تبعید کنه به یه جای دور.
وقتی حرف کارما میشه، مردم معمولا یاد وزیر میافتن و میگن که خب! کارما اومد زد تو دهن اون وزیر و مجازاتش کرد. اما اون نیرویی که قدرت ملکه رو بهش برگردوند چی؟ کارما دست بدبخت زخم خوردهی داستانو میگیره و کاری میکنه جای ابر شرور یه قصهی جدید بشینه و واکنششو تماشا میکنه.
اگه اونی که ضربه زد یه روز ضربه میخوره، اونی که ضربه خورد هم یه روزی ضربه میزنه و این اجتناب ناپذیره.
مسئلهی قابل توجه این که هیچکس این وسط مسئولیت قبول نمیکنه و زیر بار چیزی نمیره. آدما هیچوقت دوست ندارن به چیزی متهم باشن که نهایتش مجبور بشن به خاطرش مجازات بشن برای همون شروع میکنن به انداختن تقصیرا گردن هم؛ هر روز دعوا میکنن و خودشونو تبرئه و دیگری رو متهم. برای همینه که کارما میاد وسط و جایگاهشونو با هم عوض میکنه که بهشون نشون بده، به زخم خورده نشون بده ظالم بودن چه حسی داره و به ظالم درد زخم خوردن رو.
و امیدوار باشه به این که هر دو بفهمن توی هر موقعیتی که بودن، چه مقصر چه بیگناه حق اتهام زدن به اون یکی رو ندارن.
برای همینه که قاضیهای واقعی همیشه بیطرفن و ماجرا رو از زبون هر دوطرف گوش میدن.
پینوشت: روز بزرگداشت کوروش کبیره امروز<: یه درود بزرگ بهش.../\~~~
پینوشت: دیروز رفته بودم شمال... خیلی وقت بود دریا ندیده بودم... شاید به همین خاطر تصمیم گرفته بود درست وقتی من رسیدم اینجوری صورتیطور بشه رنگش(": ...