جنگیدن با احساسات کار مسخره ایه. چون هیچ نتیجه ای نداره.

هیچ نتیجه ای نداره. فقط همه چیزو تشدید می کنه، هورمون هارو وحشی می کنه و جلوی هیچ چیز رو نمی گیره.

هرچقدر بیشتر سعی کنی جلوی چیزی رو بگیری همونقدر بیشتر گر می گیره. 

به قول یکی ماها برده ی احساساتمونیم. نه می تونیم کنترلش کنیم و نه در اکثر شرایط می تونیم باهاش کنار بیایم. مزخرفه ولی حتی وقتی سعی می کنیم افسارشو بگیریم دستمون حتی از قبل هم بیشتر از کنترل خارج می شه و فقط همه چیز رو شدید تر و شدید تر از قبل می کنه. 

ای کاش فقط می شد وقتی به مغزم می گم دست از فکر کردن در مورد فلان چیز بردار و کمتر خودت و اطرافیانت رو عذاب بده به حرفم گوش می کرد و اینقدر لجباز نبود...

 

 

پی نوشت: لیدی جیزلم... 3/>

پی نوشت: کاش منم شماره ۳ بودم3/>

 

بعدا نوشت: یه جمله بود توی کتاب عربیمون که می گفت:"أَضعَفُ النّاسِ مَنْ ضَعُفَ عَن کِتمانِ سِرِّهِ." و در موردش باید بگم مــود... به خدا که مـــود...