این داستان: آوا و مشاور گیج.

 

*یه مشاور از موسسه ی نمیدونم چی چی بهم زنگ میزنه و موعظه میده*

مشاور: خب عزیزم گفتی رشتت چیه؟

من: تجربی.

مشاور: خب هدفت چیه؟

من: داروسازی.

مشاور: خب چه عالی... آزمون شرکت میکنی؟

من: آره.

مشاور: خب ترازت چقدره؟

من: پنج هزار و __

مشاور: پنـــــــــــــــج هزاااار؟؟؟ خــــــــــیلی کمــــــــــهههه!!!!

من: میدونم.

مشاور: میدونی برای یه رشته ی خوب باید چقدر باشه ترازت؟

من: آره.

مشاور: باید حدودا هشت هزار باشه!!!

من: آهان.

مشاور: کسایی که ترازشون بین هفت و هشت هزاره راحت پزشکی قبول میشن.

من: خب من داروسازی میخوام قبول شم.

مشاور: اگه از ما سی دی بخری صد در صد از پزشکی قبول میشی!

من: باشه ولی من میخوام داروسازی قبول شم.

مشاور: خب چیزی سفارش نمیدی؟

من: نه.

مشاور: چرا؟

 

*قطع میکنم*

 

پی نوشت: رسما چه مرگشونه اینا|: 

احساس میکردم دارم با ربات حرف میزنم|: همش حرفای تکراری و کلیشه ای...