*رو پسر من دست بلند نکن دختره ی بی ترادب »:|*
راستش رو بگم خودمم نمیدونم بافتن این همه خزعبلات به هم چه معنی ای میتونه بده، ولی از وقتی که اومدم بیان تصمیم گرفتم کلا برام مهم نباشه پست هام چقدر بی هدف و بی جهتن، کلا میخوام بگم این وب صرفا جهت ثبت احوالاتمه نه چیز دیگه XD
اهم اهم...
به مناسبت پایان امتحان نفرین شده ی شیمیمون همت نموده و طی یه حرکت خافان دبلیو رو تموم کردم D=...
حالا من از اون آدمایی نیستم که کی درام خیلی نگاه کنه ها،... ولی خب خیلی دوسشون دارم D=...
و این دبلیو به نظرم با اختلاف میتونه یکی از بهترین کی درام های ساخته شده باشه... عاح... خیلی عر زدنیه((("=...
نمیدونین که چقدر توش گریه کردم آخه|:
کلا داستان اینجوریه که هی میره بالا... میاد پایین|: ینی مثلا تو شروع یه قسمت همه چی خراب و داغونه... بعد خیلی حرفه ای همه چی خوب میشه، بعد پنج دیقه مونده به آخر اون قسمت دوباره ریده میشه|:
پایانشم با این که خیلی خوش نبود... ولی راضیم کرد... به قرآن اگه بلایی سر پسرم میومد سر هرچی اوه سونگ مو و کوفت و زهرماره رو میبریدم|: اعصاب ندارم من... با پسرم شوخی نکنید عه »:|...
من تو کی درام رو هر پسری کراش بزنم، اون دیگه کراشم نیست... جز فرزندانمه، الانم چول پسرمه رو حرف منم حرف نباشه»:|
ینی اینجوری که این بدبخت هر قسمت زخم و زیلی میشد و هی تیر میخورد و هی میمرد و هی زنده میشد من هررر قسمت فقط التماس میکردم چولی پسرم نمیر من با زحمت بزرگت کردم XD
پی نوشت: من خیلی دقت کردم، کره ایا دبلیو رو "دابریو" تلفظ میکنن با تاکید خاصی روی حرف ر XD
پی نوشت: یون جو (دختری که در عکس مشاهده مینمائید) بعضی جاها خیلی شبیه سانا ی توایس میشدD=... باور کنین... از یه زوایا ی خاصی عین خواهر دوقلو میموننD=
پی نوشت: این جریان فرزندان من فقط در مورد شخصیت های مذکر کی درام صادقه، خواستم فقط اشاره کنم فک نکنین کراش های انیمه ایمو پسرم صدا میکنم|: فقط گفتم که در جریان باشین|:
میتونم به طور خیلی ساده و گذرا به یه خلاصه ی کوچیکی از داستان بر تب و تاب "دبلیو، دو جهان موازی" اشاره بنمایم بلکه رستگار گشتید و رفتید و دیدید، هرچند هم من میدونم هم شما میدونین که تاکید بیشتر بر دیدن یه چیزی برابره با دیر تر دیدن همون چیز توسط فرد مذکور|:
میفهمین؟ ینی من هرچی بیشتر بگم این خفنه همین الان برین قسمت اولشو ببینین یا همینجا بیخیال میشین چون کی درام دوست ندارین، یا میگین عه چه خفن اینو میذارم مورد تاپ لیست کی درام هایی که میخوام ببینم، و همونجا اون مورد تاپ فراموش میشه|:
از این دوحالت خارج نیست، اگه هست بهم ثابت کنین اصن»:|
اوه سونگ مو نویسنده یه وبتون خیلی خیلی خفن و معروف به اسم دبلیو ئه. داستان این وبتون در مورد پسریه به اسم کانگ چول که علی رغم تمام اتهام های قتل خانواده ی خودش که بهش زده شده پس از یه سال رفتن زندون و آب خنک خوردن بزرگ میشه و برای خودش اسم و رسمی به هم میزنه تا بتونه قاتل واقعی خانوادشو پیدا کنه. کانگ چول مدیر یه شبکه ی تلوزیونی به اسم دبلیو هست که به دنبال جرایمی میره که پلیس هیچوقت حلشون نکرده. به امید این که قاتل واقعی خانواده چول پیدا شه. ولی خب پیدا نمیشه|: خلاصه این فقط یه وبتونه، اوه یون جو دختر اوه سونگ مو یه رزیدنت قلب و دکتره. و خب قبل از انتشار آخرین قسمت دبلیو میفهمه که پدرش غیب شده و وقتی میره پیداش کنه به طرز اعجاب آوری از داخل تبلت وارد دنیای وبتون میشه و میبینه چول تو پشت بوم داره جون میده|: از اونجایی که یه دکتره نجاتش میده و این آغاز داستانه...
حالا هی یون جو میره میاد، هی باباهه میره میاد... هی کانگ چول میره میاد آخرشم که اینجوری تموم میشه|:
میدونم با وضع خیلی داغونی خلاصشو گفتم به هرحال خیلی وقته پست معرفی یه کوفتی رو نذاشتم و احساس میکنم کل استعداد هام در این زمینه از بین رفته|:
والا... وب قبلیم اینقدر شیک و پیک و باکلاس این همه چیز معرفی میکردم کف خودم میبرید|:
الان نسبت به این پست یه حس کثافت طوری دارم انگار باید تمیز شه، ولی خب من اونقدر گشادم که حتی حال ندارم اسکرین شات هایی که گرفتمو باهاتون به اشتراک بگذارم دلبندان مادر|:
بپذیرید دیگه... همینم زیادیه بوخودا مغزم بعد از امتحان از کار افتاده، اصلا احساس میکنم نمیتونم درست ببینم..
*ای خدا... پسرکمم تو قسمت آخر که تیر خورده بود به یون جو گفت نمیتونم ببینم... نمیدونم کجام... نمیتونم بهت آدرس بدم بیای دنبالم...*
عاخی...